1- پارسال دوست، امسال آشنا
Long time no see
2- این اسم برام آشناست
This name rings a bell
3- از آشناهای دور من است.
He is my distant acquaintance
4- من در یک مهمانی با او آشنا شدم.
I made his acquaintance at a party
5- در حد سلام علیک با او آشنا شدم.
I have a nodding acquaintance with him